چشم یاری

افکار و عقایدی از برای یک جستجوگر، به امید فهم بیشتر

چشم یاری

افکار و عقایدی از برای یک جستجوگر، به امید فهم بیشتر

چشم یاری

به نام خدا
سلام،
بنده ،"مهدی"، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی نرم افزار دانشگاه تبریز هستم.
ایده هایی دارم از برای خودم؛ چیز هایی در طول عمرم فهمیده ام؛ غلط یا درست! اما همواره دوست دارم بیشتر و بهتر بدانم و بفهمم. امیدوارم در این راه با نظراتتان کمکم کنید.
وبلاگ دومم هم برای طرح های گرافیکی و برنامه نویسی هایم است: http://mahdionnet.blog.ir

جنبش letter4u

تحریم و دردسرها؛ 1-تاریخ و میخ

مهدی آن نت | جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ق.ظ

به نام خدا

سلام،

مدت‌هاست مطلبی نگذاشته بودم و از این بایت خودم را سرزنش می‌کنم، اما معتقدم سخن باید از دل بجوشد تا دل نشین گردد.

چیزی که مدتی است ذهنم را درگیر کرده بحث‌های تحریم و رفع آن است! اگرهم ذهنم به مجازیات و واقعیاتی غیر بگریزد اخبار و حوادث پیرامون یا حتی سخنان معمول و روزمره کوچه و بازار و دانشگاه و ... دوباره مرا حول این میخ خود کوفته می‌گرداند!تحریم‌ها

"تحریم‌هایی که به جهت کند کردن مسیر پیشرفت ملتی پایه گذاری شده‌است که می‌خواهد روی پای خودش بایستد"؛ تعریفی که در وهله اول از ذهن خودم می‌گذرانم. اما حال که به 37امین سالگرد پیروزی انقلاب نزدیک می‌شویم فکر می‌کنم خوب است یک نگاه دوباره به آن داشته باشم.

تحریم‌ها در طول سال‌های گذشته گاه زیاد، گاه کم مردم کشورم و زندگی روزمره‌شان را تحت تاثیر قرار داده‌است. اما در چند (5-6) سال اخیر این مسئله جنبه‌هایی جدید به خود گرفته‌است. مجالی یافتم تا ذهنیات و افکارم را روی صفحه کلید رایانه خالی کنم، شاید پاسخی، ایده‌ای، تحلیلی، یا حتی سوالی جدید از این گردباد حوادث دریابم یا از دوستانی که در همین مقوله تفکر دارند چیزی جدید یاد بگیرم. برای همین به جای دیدی احساسی سعی خواهم داشت دیدی کاملا منطقی داشته باشم، ان‌شاالله

اگر بخواهیم دقیق بنگریم، تحریم‌ها تصمیم نیستند که به دنبال اتخاذ کننده بگردیم، سیاست اجرایی هستند. و هر سیاست اجرایی عقبه‌ای در تفکر سیاسی دارند. برای بررسی این طرز تفکر باید نگاهی هرچند کوتاه در تاریخ شکل گیری این تفکر داشته باشیم که سعی دارم در چند بخش کوتاه آن را ذکر کنم. و بعد به سراغ امروز و آینده بروم.

این سوی دنیا: از چند ده سال پیش حوادثی در کشوری در یکی از مهم‌ترین مناطق جهان در حال رخ دادن بود، تا آنجا که سی و چند سال پیش به حادثه‌ای آنچنان بزرگ منجر شد که ماهیت رفتاری آن کشور را به کل عکس کرد. حکومت کشوری که اگر نگوییم دست نشانده، افکارش همسو با افکار ابرقدرت (در حال بلامنازع شدن) جهان بود. کشوری که هم‌پیمان و مرکز نشر قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه بود، حامی و مرتبط با اسرائیل بود و نقش خاصی در مقابله آمریکا با رقیب ابرقدرتش شوروی ایفا می‌کرد به یکباره همه معاملات و معادلات را یک طرفه بر هم زد. گویی انفجاری مهیب از داخل رخ داده بود.

انقلاب

آن سوی دنیا: قائدتا در ابتدای امر آمریکا در مورد تحولات داخلی ایران می‌بایست دیدی نگران می‌داشت. آرامش هم پیمانی در چنین منطقه مهم در حال به هم خوردن بود، پس نگرانی طبیعی است. چه در حال رخ دادن است؟ توده‌هایی از مردم از حکومت مرکزی کشور ناراضی‌اند. راه حل مشخص است، تغییراتی در حکومت! اما نتیجه رضایت بخش نیست! تعداد و تنوع گروه‌های ناراضی در حال افزایش است. اما مسئله‌ای که بیشتر نگران کننده است آن است که یکی از این گروه‌ها بدنه بسیار قدرتمندی در میان مردم یافته است و روز به روز در حال رشد است؛ مشکل زمانی حادتر می‌شود که نام آمریکا نیز هم تراز با حکومت مرکزی به عنوان عناصر نامطلوب و عامل نارضایتی مطرح می‌شود. این یعنی اگر قرار بر کنار گذاشتن حکومت باشد(یکی از گزینه‌های آمریکا)، تفکرات همسو با آمریکا نیز کنار گذاشته خواهد شد و این قابل قبول نیست، پس این گزینه منتفی است. تعاملات نرم حکومت جای خود  را به برخوردهای سخت می‌دهد و این یعنی تبدیل شدن گروهی عظیم (تقریبا همه مردم) از مخالفان به رهبری یک روحانی دینی به اکثریت قاطع مردم!

این سوی دنیا: تغییر و تحولات آنچنان عظیم است که حادثه پشت حادثه رخ می‌دهد؛ یک روز حاکم فرار می‌کند، روز بعد رهبر مردم وارد می‌شود، روز بعد حکومت نظامی که برای سرکوب راه افتاده، با پیوستن ارتش به ملت خود سرکوب نرم می‌شود، روز بعد دولت موقت و ... پشت سر هم رخداد، حادثه! راستی مگر می‌شود این همه اتفاق در محدوده زمانی چنین اندک رخ دهد و هرج و مرج نشود؟ معجزه است یا رهبری واقعی؟ شاید معجزه رهبری! حادثه‌ها پشت سرهم رخ می‌دهد تا به حادثه 13 آبان می‌رسد.

13 آبان

شروع ماجرا

13 آبان نشان داد نگرانی آمریکا در مورد تغییر حاکمیت بی‌مورد نبود، این که کشوری هم‌پیمان، از پیمان خود دست بکشد مسئله‌ای است که می‌توان به فکر حل کردن آن بود. اما این که همان هم‌پیمان سفارت کشورش را تصرف کند چیز دیگری است. قضاوت در مورد این حادثه موضوع بحث نیست. چیزی که مهم است مقایسه طرفین دعوای این حادثه است. در یک طرف کشوری ابرقدرت با منابع مالی فراوان، روابط دیپلماتیک قدرتمند، با وجهه مقبول جهانی و ابزار فشار کافی آن چنان که در جگ‌های جهانی دوم و چنگ اخیر (چهار سال پیش) ویتنام از خود نشان داده و در طرفی دیگر کشوری با حکومت نوپا و ناشناخته با مسائل و مشکلات عدیده اقتصادی و سیاسی! چیزی که در ذهن من تداعی تقابل سنگ بزرگ و میخ می‌کند. خراش انداختن این میخ در 13 آبان به ظاهر تاثیری بر قدرت سنگ نداشت اما چیزی که همه دنیا از جمله ایران و آمریکا آن از آن آگاه بودند خدشه‌ای بود که بر وجهه ابرقدرتی آمریکا در دید جهانیان می‌انداخت. بنابراین نیازمند واکنش سریع بود. طبس! کار را بدتر کرد.

حال قدرت نظامی آمریکا در پیش‌بینی یک طوفان هم زیر سوال رفته بود. نمی‌دانم ولی شاید پشت این میخ چکش یا حتی پتکی در حال نواختن است!

میخ

ادامه خواهد داشت انشاءالله

  • مهدی آن نت

انقلاب

تاریخ

تحزیم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی